اومدم اين نوشته ها را خوندم داغ دلم تازه شد ...
چهار سال درس خوندن اونجا مصادف با زجر و عذاب و بي احترامي و البته خيلي کم هم خاطرات خوب ...از اکثر مردم بي ادب و عقب مونده اشون که بگذريم ...فک مي کنن بچه تهرانيا يه مشت پولدارن که بايد چاپيد و بي احترامي کرد ...از اعضاي کارمند اونجا تا اساتيد مبارک ساکن گرمسار گرفته تا بقيه ... کارمنداش که اصلا دانشجو جماعت را ادم حساب نمي کنه. فقط جيغ زدن غر زدن و بي احترامي و پشت گوش انداختن بلدن . تا دلت هم بخواد به خودشون مقام و رتبه ميدن .. مدير اموزش .. معاون اموزش .. معاون مدير اموزش ...يه کسايي را هم اونجا گذاشتن که صد رحمت به اون سگ ...سر امتحانا کهانگار تو زندان الکاتراز نشستي ..کم مونده لباستو در بيارن ...از بس سر و صدا و رفت و امد و ... اصلاا هوش و حواسي برات نمي مونه ...بي نظم ترين تاريخ امتحانات جهان (غلو نکنم )در اينجاست .. اول ترم يه تاريخ ميدن اخر ترم يه تاريخ .. اول ترم انتخاب واحد مي کني که امتحاناتت با هم نيافته .. اخر ترم مجبور ميشي تو يه روز دو تا سه درس اختصاصي سه واحدي را امتحان بدي اونم در يه ساعت در يه روز ......
چهار پنج تا فک و فاميلشونم ميارن سر جلسه که اصلا نه ادب سرشون ميشه نه احترام و کافيه يه پسر يا دختر تهراني هم بهشون لبخند بزنه ...توي ترم اخري حتي نگهبانا و کارگراي ساختموني هم ناظر امتحانات بودن !!!!
بي نظمي اصلا حد نداره ....اصلا نظم اونجا معنا نداره .. هر کسي ريس خودشه ...هيچکسي حرف اون يکي رو قبول داره .. دائم هم دارن براي هم پاپوش ميدوزن و کار دانشجوي بد بخت خرابتر از قبل .....همه فقط خودشونو ميبينن و جالبه در پي دو بهم زني براي هم و بالا بردن خودشونن..امثالشو زياد داريم مثلا يه خانم اونجا هس مهران فر .. ايشون اصلا از ادب و احترام و کار .....يه شبه هم ره صد ساله رو طي کردن و مرتبه و مقام گرفتن ...
از اساتيد (بلانسبت تعداد انگشت شمار در حد سه چهار )از استيد که اصلا چيزي نگيم بهتره خصوصا اگه گرمساري باشه ...
حتي تو اين دانشگاه حق اعتراض به نمرات را نداري .. ميگن اگه برگه اتو بيرون بيارم نمرهات افت زير ده مي کنه . اين يعني استاد به خودش اطمينان کامل داره و دانشجو بايد خفه شه !!!!!
اگه استاد در رتبه تحصيل در دکترا باشه شما بايد پروژه هاي ايشونو کامل کنين و حق اعتراض هم ندارين ....
اصلا دانشجو در اديبان حق هيچ اعتراضي رو نداره ...نه به نمره .. نه به نحوه تدريس استاد ...
بلانسبت بعضيا ...ااساتيد اينجا چند دسته ان ....
کثر اساتيد خانم با پسرا رابطه خوبي دارن ..يا اساتيد اقا بادختر خانمها ...يا اساتيد اقا از خانمها بدشون مياد و فقط با پسرا حال مي کنن ...
هيچ دانشگاهي براي مدرک کارداني يا کارشناسي دادن پول نمي گيره اينجا سي هزار تومن بابت دادن يه مدرک و چند تا امضا از دانشجو مي گيره ...حالا بابت چي .. خدا مي دونه ....
از وضعيت سرويس و کرايه هاي من در اوردي ماشين ها از شهر تا تادانشگاه بگذريم که اصلا قابل گفتن نيس ...
وضعيت دستشوييها ...دو تا ابخوري افتضاحي که بعد از مدتها اعتراض بالاخره دو تا براي اينهمه دانشجو گذاشته شد ...
سر کلاس نشستي استاد خير سرش مي خواد چهار تا کلمه ايي که بلده را بگه يه دفعه صداي اذان بلند ميشه و کل کلاس را شلوغ مي کنه ....يعني هنوز تنظيم زماني براي نهار و نماز وجود نداره ....
عملا از کلاسهاي سه و پنج ساعته اشون غير از يه ربع الي نيم ساعت مفيد نيس اونم اگه استاد درسي را بلد باشه يا بتونه بهت بفهمونه ...
اگه سر کلاس از استاد زياد سوال کني يا باهات لج کنه مطمئن باش اخر ترم افتادي ....(شايد همه جا اينطوري باشه ولي اينجا اخرشه !!!)
خوبيهايي هم داره .. نماي بسيار زيباي کوههاي اطراف گرمسار ...گردو خاک و....باران و گل ... اتوبان