شب ترانه هایش را روشنایی هایش را
بر دلی ارزانی می داردکه اسیر تاریکی ها نشود
غرق در خاموشی ها و بی خبریها نباشد
شب پوسته ایست تیره دلش را که بشکافی ذره ها نورها بیرون می پرند
و اتاق زمان را گرم نگه می دارند
شب
با تو ام شب همیشه پر هستی از جای خالی
چقدر جای خالی ات عظیم است
چقدر فاصله در تو موج میزند
چقدر انتظار
چقدر تنهایی
تو صندوق فکری
حجمی پر از کلمات نا گفته یا جملاتی به دنیا نیامده
شب
جای تو
جای خالیی تو
تنها پر می شود با نور
با نوری اصیل و
با ظهور نوری اصیل